مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

مهدیار یه دونه

آغاز فصل نو در زندگیت

توی شهریور ماه 95 تصمیم گرفتیم که مهدکودک ثبت نامت کنیم.مهد گلرنگ و کاوش و با بابایی نگاه کردیم که دیدیم واکنشت به مهد کاوش بهتره و اونجا ثبت نامت کردیم.اوایل به مدت یک ماه منو مادرجون و پدر جون مهد می موندیم تا تو به فضای جدید عادت کنی و به خاله های اونجا اعتماد. بالاخره بعد از یک ماه بهتر شدی و هرچند با گریه وارد می شدی ولی بعدش سریع آروم میشی. الهی قربون اشکات بشم من...البته شعر گنجشک پر کلاغ پر را با ذوق فراوان یاد گرفتی و مثالت هم اسم آنیسا را می گی..
31 شهريور 1395

حرف زدن مهدیار

مهدیار مامان بعد از سن دوسالگی سرعت عجیبی در حرف زدن پیدا کردی، به قدری لذت می بریم از حرفهایت که حد ندارد.... هر چی می گیم تکرار می کنی و ما را می خندونی...قربون حرف زدنهایت بره مامان
31 شهريور 1395
1